Wednesday, December 16, 2020

آقای خمینی

ما آقای خمینی را خرابکار میدانیم. ما به آقای خمینی علاقه داریم ولی ایشان را خرابکار میدانیم. ما فکر میکنیم خرابکاری ایشان باعث خیلی از مسائل مملکت است. ما فکر میکنیم اگر ایشان اینقدر خرابکار نبودند با این قدرت میتوانستند خیلی کار خوب بکنند. ما ایشان را خیلی قوی و خرابکار میدانیم.

آقای خمینی خیلی قوی بودند و زور کسی به ایشان نمیرسید. چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب کسی نبود که زورش به آقا برسد. ایشان چه در حوزه و چه در خارج از آن، حرف شنوی خاصی نداشتند. ایشان حتی قبول نداشتند که اعدام زندانیان محکوم است. در مملکت آقای خمینی محترم کسی نیست که حرف شنوی داشته باشد.

آقای خمینی قدرت استثنایی داشتند ولی عملکرد استثنایی نداشتند. آقای خمینی اینقدر قدرت داشتند که با همه دنیا در بیفتند، ولی اینقدر قدرت نداشتند که کار را درست انجام بدهند. ایشان کار بلد نبودند. در مملکت ایشان کار بلد بودن مهم نیست.

آقای خمینی خیلی فداکاری کردند و خیلی زحمت کشیدند. ایشان آوارگی کشیدند و زحمت کشیدند ولی نتیجه ای از زحماتشان نگرفتند. ایشان چیزی درست کردند که همه تباهی ها در آن یافت میشود. در آن آدمکشی و آدمفروشی یافت میشود. در آن تملق و مسئولیت ناپذیری هست و به آن جمهوری اسلامی می‌گویند.

آقای خمینی جمهوری اسلامی را درست کردند. جمهوری اسلامی یک مدل حکومتی است که در آن اسلام مهم است و اسلام آن چیزی است که آخوندها میگویند. کسی که آخوند نباشد دانشمند حساب نمیشود و نمیتواند رییس بشود. تنها آخوند و یا کسی که آخوند تایید کرده باشد میتواند رییس بشود و این اساس جمهوری اسلامی است. در جمهوری اسلامی کسی که آخوند نیست تملق آخوند را میگوید که او را تایید کند و بدون تایید آخوند کاری انجام نمیشود.

آقای خمینی در آخر زمان ظهور کردند. آخر زمان جایی است که شاه کسی تصور میشود که نژاد خاصی دارد. آخر زمان در ایران اتفاق افتاد. ایران جایی است که هرکسی به نژاد برتر اعتقاد دارد. یکی عرب و یکی فارس را برتر میشمارد.

آقای خمینی ایران را منفجر کردند. ایران قوطی‌ای بود که پوسیده و خالی بود. درخت خشکی بود که میوه نمیداد. ایران دیوانه‌خانه بزرگی بود که مردم با هم میجنگیدند. یکی کمونیست بود و یکی سلطنت‌طلب بود و همه با هم دعوا داشتند.

آقای خمینی دعواهای جدیدی شروع کردند. آقای خمینی دعوای اشراف و اصناف درست کردند. ایشان دعوای انقلابی و غیرانقلابی درست کردند. انقلابی به کسی میگویند که خرابکاری کند و شعار بدهد. امروزه کسی که خیلی انقلابی باشد خودسر و آتش به اختیار نامیده می‌شود.

آقای خمینی میخواستند ایران را درست کنند ولی بلد نبودند. ایشان اصولا چیز زیادی بلد نبودند. چیزهایی که بلد بودند را نمی‌گفتند. در مورد نادانی‌های خودشان صحبت میکردند. ایشان از سیاست و تاریخ چیز زیادی نمیدانستند ولی خیلی در آن زمینه صحبت میکردند.

آقای خمینی مملکت‌داری بلد نبودند. ایشان می‌دانستند چه چیزی را نمی‌خواهند ولی نمی‌دانستند چه میخواهند. ایشان می‌دانستند که رژیم گذشته را نمی‌خواهند ولی نمی‌دانستند چطور باید بشود. ایشان مثل همه مردم ایران بودند ولی از همه قوی‌تر بودند.

ًًآقای خمینی مملکت داری را به سخنرانی میدانستند. در سخنرانی ها هم اطلاعات خاصی به کسی نمیدادند. ایشان مملکت ایران را پاره کردند. ایشان از اوضاع امور ناراضی بودند و آنرا منفجر کردند.

آقای خمینی شخص عجیبی بودند. ایشان به سلسله مراتب نظامی اعتقاد نداشتند ولی به سلسله مراتب آخوندی اعتقاد داشتند. از نظر ایشان اگر کسی سالها در آخوندی می‌بود خیلی از اسلام سررشته می‌داشت. از نظر ایشان اگر کسی سالها نظامی بود نظامی خوبی نمی‌شد. ایشان با مردم رو راست نبودند.

آقای خمینی کشور عجیبی درست کردند. در کشور ایشان بعضی سلسله مراتب خوب است و بعضی سلسله مراتب خوب نیست. بعضی سلسله مراتب بعضی وقتها خوب است و بعضی وقتها خوب نیست. مرجع تقلید مورد احترام است ولی بعضی وقتها نیست و میشود به او اهانت کرد. در مملکت آقای خمینی کسی تکلیفش را نمیداند.

در مملکت آقای خمینی بعضی خرابکاری ها خرابکاری است و بعضی دیگر انقلابی گری است. اگر کسی از دیوار کسی بالا برود خرابکاری است ولی اگر از سفارت بالا برود انقلابی گری است. البته به هیچ کدام از این پرونده ها رسیدگی نمیشود. اگر شخصی یا سفارتی از دیوار بالا روندگان شکایت کند بررسی طول میکشد. در مملکت آقای خمینی قضات هم تکلیف خودشان را نمیدانند.

در مملکت آقای خمینی کاری انجام نمیشود. در مملکت آقای خمینی کارها دست گروهی است که به آنها آخوند میگویند. آخوند کسی است که خودش را از بقیه داناتر میداند. آخوند کسی است که به بقیه میگوید لباس عجیب نپوشید ولی خودشان لباس عجیب میپوشند. آقای خمینی خودشان هم عجیب بودند و  البته کار خاصی هم نکردند.

در مملکت آقای خمینی کسی تنبیه میشود که از خودش دفاع کند. کسی که متجاوز است تعقیب نمیشود. در این مملکت انتظار دارند کسی به تجاوز اعتراض نکند. در این مملکت کسی که از خودش دفاع میکند متجاوز نامیده میشود. آقای خمینی مملکت وارونه ای به جا گذاشتند.

آقای خمینی روز رستاخیز را درست کردند. روز رستاخیز روز ۲۲ بهمن سال ۵۷ است و روزی است که همه مردم در خیابان بودند. روز رستاخیز روزی است که حکومت فرو میریزد و کسی نیست آنرا جمع کند. روز رستاخیز روزی است که مردم فروریزی حکومت و ایجاد هرج و مرج را جشن میگیرند.

آقای خمینی حکومت مسخرگان را درست کردند. حکومت مسخرگان یا جمهوری اسلامی حکومتی است که گارد آهنینش به درد سرکوب مخالفان و جوش دادن در خانه آنها میخورد. حکومت مسخرگان حکومتی است که حاکم پسرعموی خود را حبس میکند و داعیه صدور صلح به جهان دارد. حکومت مسخرگان یا جمهوری اسلامی همان حکومتی است که زبان درازی در آن خوب است و زبان درازان بقیه را می‌آزارند.

آقای خمینی گفته بودند مردم را نجات میدهند ولی مملکت سوخته ای به جا گذاشتند. سرمایه‌های مملکت را صرف جنگ و انقلاب خودشان کردند. ایشان دوست داشتند که لب مرز بایستند و به جنگ ادامه بدهند. ایشان پیشروی و عقب روی را بد میدانستند و چند سال در مرز مشغول جنگ بودند.

آقای خمینی میخواستند بهشت را درست کنند ولی جهنم را درست کردند. جهنم ایران است. جهنم جایی است که مفاهیم از بین رفته است و توافقی روی چیزی وجود ندارد. جهنم جایی است که همه مردم با هم دعوا دارند و همه میخواهند از آن فرار کنند. جهنم جایی است که حاکمانش دم از استقلال و آزادی میزنند و خودشان برای تفریخ و طبابت به اروپا و امریکا می‌روند.

آقای خمینی نادان بودند. ایشان چیز زیادی نمیدانستند. ایشان به مدرسه رفته بودند ولی چیز زیادی یاد نگرفته بودند. ایشان عصبانی بودند. ایشان از اینکه سالهای زیادی را صرف کردند و چیزی یاد نگرفتند عصبانی بودند.

آقای خمینی یک پیرمرد عصبانی بودند. ایشان یک پیرمرد عصبانی بودند که با قدرت و حدت برای مردمی که به ایشان امید داشتند سخنرانی میکردند. جهنم جایی است که یک پیرمرد نادان عصبانی برای مردم سخنرانی میکند و چیزی به آنها یاد نمیدهد. جهنم ایران است.

آقای خمینی فکر میکردند شاهنشاهی بد است ولی تئوری بهتری هم نداشتند. ایشان نمیدانستند مملکت چطوری اداره میشود و فکر میکردند شاه کسی است که بالا بنشیند و دستور بدهد. ایشان در مملکت فاسدی ظهور کردند و خودشان هم فاسد شدند. اسم آن مملکت فاسد ایران است و رییسش آقای خمینی است.

آقای خمینی رییس بودند ولی ریاست بلد نبودند. ایشان شاه یا فرمانده را کسی میدانستند که دستور زیاد بدهد. ایشان کسانی را که دستورات را اجرا میکردند لایق فرماندهی نمیدانستند. ایشان کسانی را فرمانده میدانستند که دستور زیاد بدهند و شعار زیاد بدهند.

آقای خمینی شرف نداشتند. ایشان شرف را به این میدانستند که کسی بقیه را از حقوقشان محروم کند. در این مملکت اگر کسی به حقوق بقیه اهمیت بدهد شریف نیست و سوسول شناخته میشود. سوسول به کسی میگویند که ضعیف است و ضعف آن است که کسی برای بقیه احترام قائل باشد.

آقای خمینی نامرد بودند. ایشان گفته بودند مدینه فاضله درست میکنند ولی فاضلاب درست کردند. ایشان گفته بودند قیمت آب و برق مجانی میشود ولی به مردم نگفتند چطور میخواهند این کار را بکنند. ایشان فکر میکردند قیمت آب و برق میتواند مجانی باشد و این تصورات را به مردم هم منتقل کردند.

آقای خمینی نامرد بودند و مردان را به کشتن دادند. ایشان گفته بودند زندگی معنوی مردم بهتر میشود ولی نشد. ایشان عده زیادی از مردان که به معنویت باور داشتند را به جبهه فرستادند و کشتند. در جامعه‌ای که ایشان درست کردند مردان باورمند کم شدند و بقیه ماندند.

آقای خمینی مریض بودند. ایشان وسواس زیاد داشتند. ایشان وسواس زیاد داشتند و این وسواس را به ملت هم منتقل کردند. ایشان با مرض و وسواسی که داشتند ملت را از خیلی از خوشی‌ها محروم کردند.

آقای خمینی به ملت علاقه داشتند. ایشان دوست داشتند که بهروزی و سرفرازی ملت را ببینند. ایشان از ناراحتی‌های ملت ناراحت میشدند و میخواستند که ملت بهتر بشود. ایشان بهروزی و بهبود را در وسواس می دیدند.

آقای خمینی دیوانه بودند و خیل عظیمی را هم دیوانه کردند. در این دیوانگی شجاعت معادل انتحار است و شرافت به این است که کسی زن و دخترش را از حقوقشان محروم کند. در این دیوانگی شعار دادن معادل کاردانی است و کسی تقدیر میشود که بیش از همه شعار داده باشد. در این دیوانگی اگر کسی شعار ندهد و سرش به کار مشغول باشد تقدیر نمیشود و به آرامی از صفحه روزگار حذف میشود.

آقای خمینی انهدام نهایی بودند و ایران را منهدم کردند. شرایط عجیبی درست کردند. چیزهای خوب و ارزشها دست کسانی افتاده است که دیوانه اند و قدرت تشخیص حق و باطل را ندارند. در این مملکت خوب، بد و بد، خوب دانسته میشود. در این مملکت قاتل اگر شعارهای قشنگ بدهد معاف میشود، و مقتول حتی اگر شعارها را داده باشد مقبول نمیشود، چون صدایش آنقدر بلند نیست.

ما البته شخصا به آقای خمینی مدیون هستیم. اگر ایشان ایران را منهدم نمیکردند ما هم شخصیت داغونی مثل ایشان پیدا میکردیم. ما هم یا آخوندی مثل ایشان میشدیم یا به راه و رسم مستکبرین میرفتیم. ما از ایشان ممنونیم و امیدواریم ایشان ایران را بازسازی کنند.

No comments:

Post a Comment

اقتصاد به زبان ساده

این مطلب کامل میشود. درس اول: جایی شام مفتی به کسی نمیدهند. این به این معنی است که اگر جایی چیزی دادند چیزی در ازایش میگیرند. درس دوم: اگر پ...